جدول جو
جدول جو

معنی خرچرانی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

خرچرانی کردن
(بَ تَ دَ)
چراندن خر
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ کَ دَ)
مسابقۀ دوانیدن خر گذاردن. مقابل اسب دوانی کردن، خر دوانیدن. رجوع به خر دوانیدن شود
لغت نامه دهخدا
(رِ گِ رِ تَ)
بی اعتنایی کردن. دلتنگی کردن: صیاد گفت ای غلام چرا سرگرانی میکنی. (هزار و یکشب)
لغت نامه دهخدا
(بَ جَ تَ)
تیمار داشتن خر. تیمارداشت خر کردن. پرستاری از خر کردن
لغت نامه دهخدا